چگونه بفهمیم یک صفحه از دیدگاه گوگل کم کیفیت است؟
گوگل در هنگام تعیین میزان کیفیت یک صفحه چه عواملی را در نظر میگیرد و چگونه میتوانید خودتان کیفیت صفحات را تعیین کنید؟ فهرستی از موارد تحت بررسی وجود دارند که میتوانید با آنها ردهی هر صفحه را تعیین نمایید. این عوامل از رفتار جستجوکننده تا زمان بارگذاری صفحه و اشتباهات هجی را شامل میشوند.
این هفته میخواهیم در مورد نحوهی قضاوت گوگل از کیفیت پایین یک صفحه استفاده کنیم و ببینیم که آیا به این طریق میتوانیم تعدادی گزینهی بهینهسازی داشته باشیم.
از نظر گوگل چه چیزی کیفیت را شکل میدهد؟
گوگل ایدههایی در مورد تقابل صفحات باکیفیت و بدون کیفیت دارد که تعدادی از آنها کاملاً بدیهی هستند و با آن آشنا هستیم و البته برخی از آنها کنجکاوی بیشتری نیاز دارند.
- گوگل محتوای بیهمتا میخواهد.
- آنها دوست دارند ارزش حاصله از محتوا برای جستجوکنندهها واقعاً بیهمتا باشد، نه اینکه صرفاً واژهها و عبارات متفاوت در صفحه استفاده شود.
- آنها دوست دارند منابع بیرونی زیادی به صفحه لینک بدهند. این امر به آنها نشان میدهد که صفحهی شما احتمالاً کیفیت بالایی داشته و ارزش ارجاع دارد.
- آنها همچنین دوست دارند صفحات باکیفیت به شما لینک بدهند و هدفشان منابع و دامنهها نیست. بنابراین لینکها میتوانند درونی و بیرونی باشند. پس اگر صفحات باکیفیت سایتتان به صفحهای دیگر از سایت لینک بدهند، گوگل باز هم پالس کیفیت را دریافت خواهد کرد.
- صفحه بتواند به عبارت جستجو کننده پاسخ موفقی بدهد.
این مورد آخر تا حدودی ابهام دارد. اگر کسی جستجویی انجام دهد، فرض کنید عبارت “سئو پیشرفته” را در گوگل جستجو کنم. عبارت «سئو پیشرفته» را مینویسم. این صفحه بالا میآید. افراد بر روی آن کلیک میکنند و امکان دارد در همانجا باقی بمانند یا دوباره به گوگل برگردند، اما در ادامه یک جستجوی کاملاً متفاوت انجام داده یا سراغ یک کار کاملاً متفاوتی میروند، یک وبسایت متفاوت میبینند، دوباره به ایمیلشان برمیگردند و مواردی از این دست را انجام میدهند. این عملیات به گوگل میگوید که فلان صفحه توانسته به جستار کاربر پاسخ بگوید.
اما در عوض اگر کاربر جستجویی انجام دهد، بر روی لینک کلیک کند، مشتی چرندیات بیکیفیت از صفحه دریافت نماید، دوباره برگردد و بر روی نتیجهی متفاوتی کلیک کند، گوگل متوجه میشود که آن صفحه نتوانسته به عبارت جستجوشده کاربر پاسخ بگوید. اگر این اتفاق به مقدار زیاد بیافتد، گوگل این فعالیت را نرخ دفع ( bounce rate ) مینامد که شما یک صفحه را بازدید کرده و به عبارت جستجو شده پاسخی داده نمیشود، پس سراغ مشاهدهی صفحهی دیگری میروید. بهاحتمال زیاد این نتیجه به بخشهای پایینتر منتقل شده و در نظر گوگل کمکیفیت درنظر گرفته خواهد شد.
- محتوای غیرمتنی باید جایگزینهای متنی داشته باشد. به همین دلیل گوگل ما را به استفاده از ویژگی alt تشویق میکند. به همین دلیل باید برای برای ویدئوها رونوشت نوشت. همچنین افرادی که مشکل دسترسی برای مشاهدهی ویدئو دارند میتوانند از رونوشت آن بهره بگیرند
- آنها همچنین دوست دارند که محتوا بهخوبی سازماندهی شود، بهگونهای که استفاده و درک آن ساده باشد
- آنها همچنین محتوایی را دوست دارند که به منابع اضافی اشاره کند تا اطلاعات بیشتری دریافت کرده یا سایتهای مرجع را پیگیری نمایید. بنابراین لینک به بیرون از صفحه همین کار را خواهد کرد.
این فهرست خیلی طولانی نیست. اما اینها برخی از مواردی هستند که میتوانند موجب تشخیص محتوای باکیفیت و بیکیفیت توسط گوگل شوند.
چگونه متخصصان سئو و بازاریابها صفحات را دسته بندی میکنند تا کیفیت بالا و پایین را متوجه شوند؟
بهعنوان بازاریاب و متخصص سئو، فرایندی هست که میتوانیم از آن بهره بگیریم. ما به تکتک مواردی که گوگل میتواند اندازه بگیرد دسترسی نداریم، اما میتوانیم به برخی از اینها نگاه کنیم تا محتوای باکیفیت و بیکیفیت را تشخیص دهیم. شاید دوست داشته باشم محتوای بیکیفیت را حذف کنم یا آن را بازسازی کنم تا افزایش کیفی پیدا کند.
بهطورکلی، توصیه میکنم از مواردی نظیر این استفاده نکنید:
الف) زمان روی سایت که منظورمان زمان خام است.
ب) نرخ دفع خام
این موارد خودشان میتوانند سیگنالهای گمراهکننده ارسال کنند! چطور؟ در ادامه توضیح خواهیم داد
اگر فردی مدتزمان طولانی روی سایت بماند، یعنی با محتوایتان درگیر شده است. البته شاید فرد بهشدت درمانده شده و نمیتواند آنچه میخواهد را بیابد. بنابراین آنها میخواهند دوباره به نتایج جستجو برگشته و بر روی لینک دیگری کلیک کنند تا پاسخ به عبارت جستجو شده را به شکل سریعتری بیابند. شاید پاپآپهای زیادی دارید و آنها مجبورند دنبال دکمهی ضربدر گشته و آنها را ببندند یا برای مشاهدهی مطلب مدنظرشان باید خیلی اسکرول کنند. بنابراین آنها از چنین نتیجهای ناراضی خواهند بود.
نرخ دفع نیز همینگونه عمل میکند. زمانی که به یک عبارت بسیار ساده پاسخ میدهید یا گام بعدی پاسخگویی، مراجعه به سایتی دیگر است یا گام بعدی وجود ندارد، میتوان نرخ دفع بالا را بدون ایراد دانست. اگر این عبارت را جستجو کنم که آیا “معجزه در سئو وجود دارد؟ “و سایت شما به من بگوید که نه وجودندارد، کار همینجا تمام است. دست شما درد نکند. دیگر نیازی به مشاهدهی وبسایتتان ندارم و نرخ دفع سایت خیلی زیاد میشود. شاید نرخ دفع سایت شما در محدودهی 80 یا 90 درصد باشد، اما بههرحال به عبارت جستجوکننده پاسخ داده و کاری که گوگل میخواسته را انجام دادهاید. بنابراین نرخ دفع بهتنهایی معیار خوبی نیست.
این موارد میتوانند یک شروع خوب باشند
کاری که میخواهم انجام بدهم، در نظر گرفتن این موارد بهعنوان ترکیبی از معیارهاست. هر زمان که میخواهید کیفیت بالا و پایین را تحلیل کنید، رویکرد ترکیب معیارها را به کار بگیرید.
1- امکان دارد ترکیبی از فاکتورهای درگیرکننده وجود داشته باشند. دوست دارم این موارد را ببینم …
- بازدیدهای کلی
- بیرونی و درونی
- دوست دارم به تعداد صفحاتی که پس از ورود به صفحهی هدف بازدید میشوند نگاه کنم. اگر کسی وارد یک صفحه از سایتتان شود و سایر صفحات آن را نیز از نظر بگذراند، نشانهی خوبی است. اگر این اتفاق نیافتد نشانهی خوبی نیست، اما نباید چنین عاملی را بهصورت مجزا نگاه کرد. باید آن را با مواردی نظیر زمان حضور در سایت و نرخ دفع و بازدیدهای کلی و بازدیدهای بیرونی ترکیب کنید تا به نتیجه برسید.
2- میتوانید تعدادی معیار بیرون سایت را که در زیر توضیح داده شده باهم ترکیب کنید. بنابراین مواردی نظیر
- لینکهای خارجی
- تعداد دامنههای لینکدهنده
- قدرت صفحه و تعداد اشتراکهای شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک، توییتر، لینکدین که میتوانند موارد کاربردی باشند. اگر موردی را میبینید که اشتراکهای اجتماعی دریافت میکند، دلیل نمیشود با نیازهای جستجوکنندگان انطباق داشته باشد، ولی بههرحال آن را یک محتوای باکیفیت میدانند.
3 سبد درست کنید:
با استفاده از این ترکیب معیارها، میتوانیم تعدادی سبد بسازیم. میتوانید با استخراج تمامی URLها این کار را به شکلی ساده انجام دهید.میتوانید نوعی الگوریتم و ترکیبی از معیارها که به نظرتان برای شناسایی خوب هستند، ساخته و بدین ترتیب بازبینی دستی خود را دوباره چک کنید. به شما توصیه میکنم آنها را در سه نوع سبد قرار دهید.
الف) پراهمیت. محتوای مهم و باکیفیت که میخواهید نگه دارید را همینجا بگذارید.
ب) مواردی که نیاز به کار دارند. دومین مورد درواقع مطالبی هستند که نیاز به اصلاح و کار دارند اما کماکان از کیفیت کافی برای موتورهای جستجو برخوردارند. اینها بد نیستند، به نام تجاریتان آسیب نمیزنند و قطعاً چیزی نیستند که موتورهای جستجو آنها را کمکیفیت در نظربگیرد و به خاطرشان شما را جریمه نمایند. اینها صرفاً انتظارات یا امیدهایتان را برآورده نمیکنند. بدین شکل میتوانید روی آنها کار کرده و بهبودشان دهید.
ج) کمکیفیت. آنها استانداردهایی که شما دارید را برآورده نمیکنند، اما خیلی ساده حذفشان نکنید. مقداری آزمون انجام دهید. یک مجموعهی نمونه از بدترین مواردی که در سبد کمکیفیت هستند را بردارید، از سایت حذفشان کنید درحالیکه یک کپی از آنها را نگه میدارید و ببینید که با حذف چند صد یا چند هزار از این صفحات، رتبهبندی و ترافیک جستجویتان افزایش پیدا خواهد کرد یا خیر. در این صورت، میتوانید تعصب کمتری به خرج داده و با آزادی بیشتر اقدام به حذف مطالب موجود در سبد کمکیفیت کنید و در موارد زیادی، این کار نتایج خوبی را از سوی گوگل در پی داشته است.
لینک دادن به صفحات مهم داخلی سایت رو تا چه میزان انجام بدیم؟ در واقع روی کلید واژه های اصلی یا همه صفحات رو به هم لینک بدیم؟